شطرنج در باد
خلاصه :
شطرنج در باد روایت زندگی زن و شوهری است که هنوز پس از 5 سال زندگی مشترک بچهای ندارند. زن هم مانند خانواده شوهرش دوست دارد صدای کودکی در خانوادهاش بپیچد، اما خیلی چیزها این میان روشن نیست، ضمن اینکه مادرشوهرش هم او را نازا میداند. در بحبوحه اختلافات و سوءتفاهمها و جنون چند لحظهای، قتلی صورت میگیرد و زنی به زندان میافتد… و حکم قصاص برای او بریده میشود، اما مدتی مانده به زمان اجرای حکم مشخص میشود زن باردار است… و قصه، تعلیق و گره خود را آغاز میکند…
از متن کتاب:
پاره اول
تا حالا شده رد جوی آبی رو بگیرین و ببینین کجا میریزه؟ بهتون میگم، فاضلاب! اگه به این فاضلاب خوب دقت کنین کلی جونور ریز و درشت توش دست و پا میزنن و زندگی میکنن. تعجبآوره اما حقیقت داره، تو عمق فاضلاب، زندگی به صورت دیگهای جریان داره و اون جونورهای ریز و درشت به این نوع زندگی عادت دارن، مثه من و خیلیهای دیگه. عادت!
پاره دوم
چه سالهای وحشتناکی! از قصههای صفحهی تو وحشتناکتر! اونقدر نقش بازی کردم که خودم رو هم فراموش کردم. تصور کن زنی رو به قول فروغ اون هم در آستانه فصل سرد، در غاری پر از قندیل و یخ، به دنبال کبریتی تا با شعله ناچیزش گوشهای از زندگیش رو روشن کنه. من بچه میخواستم اما شهامت دفاع از این حس رو نداشتم، حسها رو ازم گرفته بودن. نه… نه… خودم گرفته بودم، خودم اجازه داده بودم که این حسها رو ازم بگیرن و زنده به گور کنن!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.