سکوت بیکسی
خلاصه کتاب:
ماهگل پس از مرگ نابهنگام شوهرش، به ناچار روانه ی خانه ی برادر شوهرش می شود و چند صباح بعد، ناراحتی قلبی او را از پا در می آورد. احمد سرپرستی ترگل، برادر زاده اش را به عهده گرفته و از همان زمان، عشقی عمیق بین او و امیرعباس، پسر احمد شکل می گیرد.
از متن کتاب:
دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من،هنوز هم باور از دست دادنت مشکله.دوستت دارم ای آرامش جان من،هرچند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفتههایم.تو را به آسمان عشق او میسپارم که همانند من عاشق است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.