یک حرف صوفیانه
سخنانی از عارفان
سخن اندک و مفید،همچنان است که چراغی افروخته،
چراغی ناافروخته را بوسه داد و رفت.
(فیه ما فیه،226)
روح بزرگ در توفانی شورانگیز،پیوسته میجوشد و میخروشد؛اما موج جوشان آن،گاهی رو به ساحل میآید و گوهری که سخن دریایی است به هدیه میآورد.
باران بهاری این دریا،ارزانی روحهای بزرگی است که زادگان آفتابند،از روشنایی مینوشتند و به مهر و دوستی میاندیشند.
آنکه در عین آفتاب زاییده است.از اول ولادت،چشم در آفتاب باز کرده است و با آفتاب خو کرده است.میگویند که “تو سخن از ماه گوی،سخن از عاطارد گوی!”
چهگونه توانم گفتن؟
(مقالات شمس،218)
این کتاب مجموعهای است از سخنان بزرگان صوفیه،و البته نه همه گفتههای خوب،خواندنی و شنیدنی آن بزرگان؛بلکه تنها نمونهای از حرفهای صوفیانهای که یکی از علاقهمندان و خوانندگان آثار عرفانی،در آنها زیباییهایی دیده و جوهر خرد و معرفت را در بسیاری از آنها دریافته است و امید دارد که این زیباییهای گوناگون به نظر خوانندگان دیگر هم خوش جلوه کند و بتواند برای لحظاتی خاطر آنها را با خود جمع دارد.
در انتخاب سخنان به چند نکته توجه شده است:
1.سخن،مفهوم و روشن باشد.
2.سخن،تازه،زیبا و کوتاه و مختصر باشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.