معنا به مثابه تجربه زیسته

2,500,000 ریال

کتاب «معنا به مثابه تجربه‌ زيسته» نوشته‌ی مرتضی بابک معين، سعی دارد ضمن تاکيد بر آرا و انديشه‌های لاندوفسکی، و بسط و توضيح ابعاد گمشده‌ی معنا که تا ظهور نشانه‌شناسی نوين با دورنمای پديدارشناختی خاموش باقی مانده بود، جنبه‌های متفاوت نشانه‌شناسی کلاسيک و خصوصا نظام روايی برنامه‌مدار را به چالش کشد، همچنين به تفصيل به شرح و تفسير نظام معنايی مبتني بر «تطبيق» که در واقع هسته‌ی مرکزی انديشه‌ی لاندوفسکی به حساب می آيد، بپردازد.
در بخشی از کتاب می خوانيم: «تصويری که از نشانه‎شناسی فرانسه پس از سال‎های 1960 در ذهن ترسيم می ‎شود، تصويری بسته و بسيار ساختارگراست، نشانه‎شناسی که تنها و تنها دل مشغول کار بر روي متونی است که به طور کامل از زندگی بريده‎اند، متونی جدا از بافت خودشان، و موضوعاتی که گويی در خلا جريان داشته و به طور کلی از بافت تاريخی خود جدا افتاده‎اند. اما می ‎توان ادعا کرد که پس از گذشت پنج دهه، نشانه‎شناسی تصوير تازه‎ای از خود را به نمايش می ‎گذارد، و به تدريج به دورنمايی پديدارشناختی گرايش پيدا می ‎کند. در واقع حول و حوش دهه هشتاد نشانه‎شناسی با تاکيد بر موضوعاتی چون «تن»، «ادراک»، «امر حسی» و «حضور» خود را احيا می ‎کند. به عبارت ديگر درک و فهم حسی جهان و نقش ادراک در توليد معنا و مطالعه و پژوهش در خصوص حالت‎های درونی و احساسی اين گرايش جديد در نشانه‎شناسی را تعريف می ‎کنند. می‎توان در کل اين تغيير و تحول در گرايش را به تاثيری که اين حوزه، از زبان‎شناسی و فلسفه می‎گيرد، نسبت داد.»