پیلوت

5,500,000 ریال

خلاصه کتاب

یاشار برای دور ماندن از شرایط زندگی خود در خانه‌ی پدری، تصمیم می‌گیرد مستقل باشد. وقتی خواهرش هم به او ملحق می‌شود، پیلوتی را اجاره می‌کند که سرآغاز آشنایی‌اش با یک خانواده است. خانواده‌ای که ظاهرشان طلایی است ولی از درون پوسیده‌اند… عقلش می‌گوید از آن‌ها دوری کند ولی احساسی دارد که همیشه بر منطق چیره است و‌…

از متن کتاب:

نزدیک ساحل، چشمش به خورشید رو به افول افتاد. انگار داشت توی آب غرق می‌شد یا شاید هم… عاشقش می‌شد. او را نگاه کرد. شالش دور گردنش بود و موهای صاف و خرمایی‌اش، زیباترین رقص را در ساحل سکوت داشت. چند دقیقه خیره ماند به نیم‌رخش. توی ذهنش تکرار شد «هر جا می‌دیدمت، عاشقت می‌شدم!»