نمک‌گیر

4,875,000 ریال

خلاصه کتاب:

پرستو بی‌باک، باز هم برای خودش دردسر درست کرده است، دردسری که اگر خانواده‌ی مادری‌اش بشنوند مجبور است جل و پلاس کارگاه قالیبافی‌اش را جمع کند! هم خودش برای همیشه برگردد تهران، هم خانه‌ی سنتی ماجون تبدیل شود به مهمانپذیر! فرش‌هایش را بدون سند و مدرک فروخته به پیرمردی که از او فقط سنگ قبر جا مانده…

روزبه جهانگیری، تاجر جوان اما پر تجربه‌ی فرش، بعد از گذشتن چند ماه، هنوز ساهپوش پدرش است! پدری که هیچ‌وقت روی خوش به کار او نشان نداده و سعی کرده تا جایی که می‌شود خود را آلوده‌ی کار او نکند… درست در همین بحبوحه که روزبه جهانگیری است و هزار مشغله کاری و خانوادگی، کسی مثل اجل معلق جلوی راهش سبز می‌شود که “پولمو بده!” کسی که شک ندارد با ادعای دروغینش قصد تلکه کردن خانواده‌ی آن‌ها را دارد، وگرنه عزت‌اله‌خان خدابیامرز را چه به فرش، آن‌ هم فرش دستی!

از متن کتاب:

روزبه کتری برقی را زد و همان‌طور سیخ و سنگ خیره شد به آن! افکار موذی تمام مسیر کاشان تا خانه، مغزش را جویده بود! جویده و جویده و تف کرده بود در صورتش!… عذاب وجدان داشت می‌کشتش! چرا درست همین روزها که کیوان مصمم شده بود سر و سامان بدهد به زندگی‌اش و… کیوان جوان‌تر بود! تازه‌نفس‌تر و… تجربه‌ی قبلی نشان می‌داد کیوان عاشق شود از دل و جان مایه می‌گذارد برای عشقش و… برای اولین بار طی عمر سی و چهارساله‌اش بدون فکر و نسنجیده تصمیم گرفته بود!… برای اولین بار طی عمرش خطر را حس کرده بود آن هم این همه نزدیک… بیخ گوشش… برای اولین بار طی عمرش دلش نخواسته بود فداکاری کند! برای اولین بار طی عمرش خودخواهانه تصمیم گرفته بود.