حکایت آفتاب گردش
تصویر ذره و نور در آثار مولانا
کتاب «حکایت آفتاب گردش» نوشتهی سمیرا قیومی در نظر دارد که جلوههای گوناگون ذره و خورشید در آثار مولانا را عیان کند و به جستجوی قابلیتهایی بپردازد که در این بنمایه نهفته است و سبب شده با چنین گستردگی در ادب عرفانی ایرانی راه یابد.
در مقدمهی کتاب، می خوانیم:
«خیال، حاصل لحظات بیداری است؛ بیداری در برابر نوعی ارتباط میان انسان و طبیعت. و شاعر – یا به مفهوم گستردهتر انسان در لحظات شاعرانهاش – بیدار است یا گاهی در برابر طبیعت پیرامونش بیدار می شود، گمان می رود، گاه خود طبیعت نیز به این بیداری کمک می کند؛ به عبارت سادهتر جانبی از خویش را در برابر کسانی که غبار عادت بر نگاهشان نشسته است، قرار می دهد تا به حیرتشان وا دارد. در چنین لحظاتی است که این افراد در برابر این جانب تازه – حتی شده در ذهن و ضمیر خود، بی آنکه جلوه بیرونی بیابد – شاعرند. ارتباط ذره و آفتاب از همین جوانب طبیعت است، با این تفاوت که شگفتی و حیرتی که این گوشه از طبیعت در آدمی پدید می آورد، برآمده از تازگی آن نیست؛ دریچهای که به فضایی تاریک گشوده می شود، استوانهی نوری که از دریچه به درون تاریکی می تابد و چیزکها که در آن میانه پیدا می شوند، ملموس زندگی ماست.»
در کتاب حاضر، پس از پیشگفتار این مطالب تدوین شده است: ذره در ظلمت، سبب تابش، افتراق آفتاب، هدایت به نور، روزن نور، ذره در هوا و در هامون، رقص در نور، فنا در آفتاب، ولایت آفتاب، و زندگی ذره.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.