پاییز بود…

2,500,000 ریال

خلاصه کتاب: 

پناه، در دوراهی انتخاب، درست روزهایی که احساس می‌کند میان خیانت اطرافیانش، راه به جایی ندارد، دست به انتخاب می‌زند. او برای حفظ تنها دارایی زندگی‌اش، از هرچه تعلقات و دلبستگی‌ است می‌گذرد و قدم در مسیری می‌گذارد که ده سال بعد، او را درست به نقطه‌ی قبلش باز می‌گرداند. نقطه‌ی شروع دوباره برای یک انتخاب و البته این‌بار با کوله‌باری از شکست…

 

از متن کتاب:

نمی‌دانست چقدر راه رفته، فقط می‌دانست گذشته برگشته! آن‌ هم با تمام قدرت… این را از قدم گذاشتن در خیابانی فهمید که سال‌ها پای پیاده قدم گذاشتن در آن ممنوع بود. از آن خط قرمزهایی که نه دلش می‌خواست، نه جانش را داشت از آن عبور کند؛ اما حالا درست در همان نقطه‌ی ممنوعه ایستاده بود.