موهیتو
دورۀ دو جلدی
خلاصه کتاب
داستان در مورد مردی به نام جانیار است که در زندگی زناشویی خود شکست بدی را تجربه کرده. احساس میکند تا زمانی که انتقام نگیرد به آرامش نخواهد رسید.
جانیار مردیست که از همان ابتدای نوجوانی سختی و درد را تجربه کرده و به همین دلیل تبدیل به شخصیتی پخته ،محکم، قوی، کمی خشن و کم حرف شده است.
در این بین جانیار با دختری آشنا می شود به نام یاس رازقی … دختری عکاس که به نظر میآید میتواند در نقشه جانیار به او کمک کند.
جانیار بیرحمانه تصمیم میگیرد از این دختر در پیشبرد نقشهاش سوء استفاده کند.
داستان از اینجا شکل می گیرد. جایی که هم جانیار و هم یاس که دست بر قضا شکستی تقریباً مشابه با شکست جانیار را در زندگی تجربه کرده هر دو باهم تصمیم به انتقام میگیرند.
اما آیا آنها موفق میشوند؟ آیا می توانند تا پایان راه بروند؟ آیا اصلا می توانند به شخصی که به هر دوی آنها ضربه زده، با توجه به اینکه این شخص یک شخص عادی نیست نزدیک شوند؟ موهیتو یک رمان عاشقانه آرام است، ولی اتفاقاتی در آن میافتد که آرامش همه را به هم خواهد زد.
از متن کتاب
_ یه دختر از جنس شیشه س خیلی زود با کم محبتی می شکنه. سرش را برای یک لحظه بالا آورد. خیره نگاهم کرد و بعد با پوزخند گفت: _ خب دخترِ از جنس شیشه، تو مگه نمی دونی وقتی یه شی شیشه ای می شکنه چی می شه؟ از سوالش تعجب کردم و گفتم: _ چی می شه؟ دست هایم را کامل تمیز کرده بود. باند را داخل نایلون انداخت و بسته ای چسب زخم بیرون آورد و یکی از آن ها را باز کرد و به شست دست راستم زد و در همان حال گفت: _ شیشه شکسته خودش رو نمی بره! هر کی بیاد سمتش رو زخمی می کنه. نه؟ لبخندی مزموز روی لبم نشست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.